مگه تو خودت نگفتي كه كنار من مي موني هي ميگفتم بي تو مردم با زبون بي زبوني
عزيزم يادت بمونه خيلي بد كردي و رفتي به تو عادت كرده بودم اما تو رفتي كه رفتي
من ساده فكر مي كردم كه به آرزوم رسيدم اين همه به پات نشستم از تو هيچ چيزي نديدم
باشه من ميرم ولي تو به خدا تنها مي موني نگرانتم نباشم به خدا خودت مي دوني
باشه من ميرم ولي تو چشم به راه من نباشي قلب ساده و صبورم بايد از عشقت جداشي
آخر قصه ي ماهم عاقبت كه زيرو شد كي فكر مي كرد كه نباشي
دل من بي عابرو شد..............................................
باورش سخته هنوزم اگه تو نباشي پيشم كي درد منو مي فهمه واي دارم ديوونه ميشم
وقتي كه صدات به گوشم ميرسه آتيش ميگيرم وقتي تو نباشي پيشم با كي من آروم بگيرم
از همون روزي كه رفتي دارم از غصه ميميرم از همه مردم اين شهر هي سراغتو ميگيرم
از همون روزي كه رفتي قاب عكستو مي بوسم تو اونجا غريبي آره منم اين گوشه مي پوسم
منتظر مي مونم اما ميدونم بر نمي گردي كاشكي بودي و مي ديدي با منه تنها چه كردي
بدون عاشقت يه عمره تورو از يادش نبرده يه روز بر ميگردي اما ميشنوي فلاني مرده
مي شنوي فلاني مرده......................
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: اشعار عاشقانهدست نوشته هااشعار غمناک
❊ ❋ ╰☆╮ ✡ ❂ -‘๑’-❊ ❋ ╰☆╮ ✡ ❂ -‘๑’-❊ ❋ ╰☆╮ ✡ ❂ -‘๑’-
ϰ-†нêmê§ |